پیتزا
نازنینم سلام
امروز بابایی هوس پیتزا کرده بود و منم به هوسش لبیک گفتم و پیتزا درست کردم,به دایی محمد هم گفتم بیاد خونمون و با هم ناهار بخوریم,تو از دیدن دایی تو پوست خودت نمی گنجیدی و وبا دایی رفتی نوشابه خریدی.
بعد هم بابایی اومد و ناهار آماده شد و یه کم هم بردم خونه ی دایی حسین که اونم از پیتزامون بچشه.
الانم بابایی با دایی داره X BOXبازی می کنه و تو هم خوابیدی,ایشالا وقتی بزرگ شدی مثل مامانت یه آشپز ماهر بشی
اینم عکس پیتزایی که درست کردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی