سفر به اصفهان
سلام سلام ستاره,من اومدم دوباره جیگر طلا من و تو و بابایی با هم رفتیم نصف جهان,میگی نصف جهان کجاست؟همون اصفهان,شهر مامانی.روز چهارشنبه بود یعنی شب عید مبعث,اصلا نیت نداشتیم جایی بریم و صبح سه تایی رفتیم کاخ گلستان تو میدون ارک,خیلی جالب بود و جالبتر اینکه بعد از ٢١سال عمر و زندگی در تهران این اولین بار بود که میرفتم اما تو با این سنت رفتی(ای ول بابا) خلاصه از اونجا که برگشتیم دایی حسین بهم گفت من و محمد(یعنی دایی محمد تو)داریم می ریم مشهد و به مامان اینا ملحق می شیم,أخه مامانی با بابا بزرگ ٣شنبه رفته بودن پا بوس امام رضا,منم که دیدم دایی هات رفتن و تنها شدیم به بابایی گفتم بریم یه جایی و بابایی قبول کرد و گفت هر جا تو بگی میریم,منم یهو...
نویسنده :
مامان
3:07